معنی پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت , کردن، کمین، کمینگاه, معنی پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت پ کردن، کمین، کمینگاه, معنی /da bsتd lcbj fc، /da [sتj fc، /da اtتاbj، kkاjuت , lcbj، lkdj، lkdj;اi, معنی اصطلاح پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت , کردن، کمین، کمینگاه, معادل پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت , کردن، کمین، کمینگاه, پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت , کردن، کمین، کمینگاه چی میشه؟, پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت , کردن، کمین، کمینگاه یعنی چی؟, پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت , کردن، کمین، کمینگاه synonym, پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، پیش افتادن، ممانعت , کردن، کمین، کمینگاه definition,